نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





بهونه

بازم سلام

سلام فرشته آسمونی من

سلام ای که آروم خفته ای

سلام مامان خوبم

دلم کلی برات تنگه،ی عااااااااااااالمه،خیلی زیاد

دیشب داشتم فیلم میدیدم ی لحظه دلم گرفت

خانمی که نشونش داد صورتش مثل تو بود

ی لحظه انگار تو رو دیدم،مامان اینا یعنی دلتنگی

اینا یعنی دلم بهونه گرفته و تو رو میخواد

انقدر دلتنگتم و انقدر حرف برای گفتن دارم که

میخوام این هفته تو این سرما بیام بهت سربزنم

بیام باهات حرف بزنم،ببین کارمون به کجا کشیده

که برای حرف زدن باهات باید کلی راه بیاییم

تازه اونم چی،من میگم و حرفی نمیشنوم

من میگم و پاسخی نمیبینم

من میگم و محبتی،حرفی،دلگرمی ای.....هیچی مامان

من میگم و میگم و تو سنگ صبورم فقط گوش میدی

مامان تا به کی تا به کجا این دلتنگی ها این بهونه ها ادامه داره؟

دیگه واقعا خسته شدم

زهره ات دیگه برید

دیگه کم آورد

مامان تو‌جوونی پیر شدم

رفتن تو داغونم کرد و مشکلات روز به روز پیرترم کرد

کاش بودی و زهره آنوقت مشکلی نداشت

مثل اون روزایی که بودی و خوش بودم

خوشیم با رفتن تو تموم شد

کاش میشد میومدی ،میومدی پیشم

میومدی میگفتی زهره سختیهات تموم شد من پیشتم

میگفتی زهره نگران نباش من کنارتم

میگفتی زهره دیگه غمت نباشه من هستم

میگفتی زهره دیگه تموم شد من برگشتم

کاش......

ای کاش میشد

گریه


[+] نوشته شده توسط زهره در 9:57 | |







یلدات مبارک

سلام

بازم سلام بی جواب

مامان امروز بد دلم گرفت،با خواندن ی پیام بغضم گرفت

پیام شب یلدا بود

آخه مامان پنجمین شب یلداییه که میاد و تو نیستی

البته بدون تو‌ یلدا که هیچ زندگی هم‌ندارم

توی پیام‌نوشته بود «مادرم انار دون میکنه تا ی شب

را برامون خاطره کنه»

مامان یاد اون شبایی افتادم که زیرانداز مینداختی انارا رو‌دون

میکردی بعد که بچه ها میومدن کاسه کاسه میکردی به هممون میدادی

توی ماشین بودم چشام شد پر اشک گفتم زهره توی ماشین که نمیشه

نفس عمیقی کشیدم اما بغضم بیشتر شد مامان جلوی چشمم بودی

همه اون خاطراتت برام زنده شد

چقدر جات خالیه،من همیشه بهت نیاز دارم

خیلی زود منو تنها گذاشتی،خیلی زود

کاش انقدر زود از دستت نمیدادم

بی مادری درد بدیه که با هیچ‌چیزی این درد تسکین پیدا نمیکنه

چقدر این روزا وقتی بهم سخت میگذره میگم کاش بودی

آخه میدونی مامان،نشد تو باشی و زهره این‌همه‌درد داشته باشه

نشد تو باشی و زهره غصه داشته باشه

مامان کجایی که بغلت کنم و‌بوست کنم تا آروم شم

تا بهت بگم بمون پیشم دیگه تنهام نزار

بگم تو فقط باش ،فقط کنارم باش،همین بدونم هستی برام کافیه

کاش میشد برگردی ‌کااااااااااااااااااااش

هر جا که هستی میگم که یلدات مبارک مامانم

روحت شاد مامان مهربونم


[+] نوشته شده توسط زهره در 20:10 | |







نیاز

سلام 

بازم سلامی بی جواب

خوبی مامان؟

میدونم میدونی چی شده

میدونی که زهره چقدر حالش بده

میدونم میدونی چقدر دلم گرفته

و میدونی که چی میخوام

مامان نیاز دارم به حرفای خوب

نیاز دارم بیام سرمزارت

بیام کلی حرف بزنم

مامان برام دعا کن،مامان از خدا بخواه کمکم کنه

از خدا بخواه کنارم باشه و همراهم

بهش بگو که ی مادری و نیاز داری پیش بچه هات باشی

بگو حالا که من کنارشون نیستم تو کنارشون باش

از خدا بخواه که کمکم کنه که حالمو خوب کنه

مامان خیلی برام دعا کن،خییییلی خیییـــــــلی خیییییــــــــــــــــــلی

قربونت برم

نیاز دارم به دعای تو مادر

نیاز دارم به دعاهای تو مامان خوبم

دعای تو حتما گره گشای کارمه

دوستت دارم مامان خوب من

 


[+] نوشته شده توسط زهره در 21:56 | |







تولدت مبارک

سلام مامان

پاشو تولدته

تولدت مبارک فرشته آسمونی من

دلم برات ی عااااااااالمــــــــــــــــــــــه تنگ شده

دوستت دارم

کاش بودی و تولدت رو بهت تبریک میگفتم


[+] نوشته شده توسط زهره در 22:51 | |







دلتنگی

مامان خوبم سلااااام

امروز دلم ی دفعه بهونه ندیدنت رو گرفت

امروز از اون روزاس که خیلی دلتنگتم خییییییلی

مامان بیا و بهم بگو با این دلتنگی با این بهونه ها دخترت چه کنه؟

چهارسال و شش ماهه که رفتی و من هرروز دلتنگـتر از دیروز

مامان دلم میخواد بیام سرمزارت کلی حرف بزنم

کلی درد دل کنم با مامانم و تو هم مثل این چهار سال فقط شنونده ای

چقدر جات خالیه،چقدر دلم برای خنده هات و نگات تنگ شده

تو رفتی و همه چی آوار شد رو زهره شدم مثل خودت

یادته میگفتم مامان انقدر غصه نخور،انقدر حرص نخور

حالا خودم شدم مثل خودت،تازه فهمیدم که نمیشه رو بعضی چیزها بی اهمییت بود

دو سه روزه پشت سر هم میای به خوابم،تو خوابم هوامو داری،انگار تو هم فهمیدی دلتنگتم که میای به خوابم

کاش میشد تو رو دید،تو رو حس کرد و بو کرد

کاش میشد میومدی و میگفتی بچه ها من امدم،اما افسوس....

بیا ببین بچه هات چیکار میکنن بیا و حالی ازشون بپرس

بچه ها خسته شدن از بس امدن پیشت و حرف زدن و تو گوش کردی

خسته شدن از ندیدن و برنگشتن مادرشون

بچه هات دیگه کم آوردن،دیگه صبر و تحمل ندارن

بچه هات هیچی نمیخوان،اونا فقط و فقط مامان خوبشونو میخوان

مامان کاش بودی،کااااااااااااااااااش


[+] نوشته شده توسط زهره در 8:51 | |







حرفهای نگفته

سلام

بازم سلام بی جواب

مامان چند روزه پشت سر هم میای به خوابم

چقدر این خوابها رو دوست دارم

دوست دارم بخوابم و هی خوابتو ببینم و بیدار نشم

چه خواب شیرینیه ،خواب تو دیدن را

چقدر شیرین  و دلنشینه صدای تو شنیدن را

مامان کلی دلم برات تنگ شده

حتی دلم تنگ شده واسه مزارت

هردفعه میام کلی حرف دارم برات با ی عالمه دلتنگی

که هر چقدر هم حرف بزنم از دلتنگیم کم نمیشه

عااااااشقتم مامان

تو بهترین مامان دنیا بودی

یادته میگفتی قدر من  رو نمیدونید ،میگفتی مثل من باید دور دنیا رو بگردید

آخه دور دنیا رو هم بگردم مگه مثل تو پیدا میشه؟

تو یه دونه بودی

تو بهترین بودی

حیف که قدرتو ندونستم و حیف و صد حیف که زود از دستت دادم

مامان دعا کن برام حتما دعای تو مادر میگیره

قـــــــــــربــــــــــووووووووووووونت بـــــــــــــرم مـــــــامــــــانی جــــــــــوووووووووونم

 

 


[+] نوشته شده توسط زهره در 10:32 | |







دلتنگتم مامان

سلام

سلام به بهترین مامان 

به ماه ترین مامان خودم

مامانی با اینکه ۴ساله از رفتنت میگذره ولی هنوز عادت به نبودت نکردم

هنوزم دلم میخواد که باشی

دلم میخواس خونه بودی باهات حرف میزدم

چقدر باهم شوخی میکردیم

چقدر سربه سرت میذاشتم

چقدر به کارام میخندیدی،اخه من که هیچی بلد نبودم

فکرکن وقتی رفتی چی بهم گذشت

زهره ای که بعد رفتنت همه چی آوار شد رو سرش

زهره ای که کار نمیکرد تو خونه،زهره ای که هیچی بلند نبود

بعد تو همه چی افتاد پای خودش ،همه چی

چقدر سخت گذشت،الانشم بهم سخت میگذره اما کمتر

چقدر دلم میخواست الان کنارم بودی 

مثل اون شبا که بابا میخوابید تو میومدی تو اتاق باهم میشستیم حرف میزدیم

میوه و چایی میووردی،ازمون پذیرایی میکردی

مامان هنوز درد دارم از رفتنت

دیشب خوابتو دیدم چقدر حال کردم از دیدنت 

هی دستاتو میمالیدم بهت گفتم مامان خوبی،مامان جات خوبه

ولی یادم نیس چی بهم گفتی

فقط یادمه حالت خوب بود

خدا کنه اونجا جات خوب باشه و همیشه شاد باشی

آرزوی من دیدن دوباره تو و در آغوش گرفتن تو و بوسیدن توست

دوســـــــــــتـــــــت دارم بهتـــــــــــــرین ومــــــــــاه تـــــــــرین و عــــــزیــــــــــــزتــــــــــــرین مامان دنیــــــــــــــــــــاااااااا


[+] نوشته شده توسط زهره در 1:51 | |







چهارمین سالگرد نبودنت

چهارسال گذشت

چهارسال از پرکشیدنت گذشت

چهار ساله که بایادت با خاطراتت زندگی میکنم

چهار سالی که فقط گذشت

اما تلخ و سخت گذشت

چه روزایی که در نبودنت گریه کردم

چه روزایی نبودنت رو احساس کردم

مثل امروز

امروزی که چهار ساله رفتی

چهار ساله باهامون حرف نزدی

چهارساله صدات رو نشنیدم

چهار ساله روی ماهت رو ندیدم

چهارساله که میام بهت سرمیزنم به جای بوسه به دستت

بوسه به سنگ سردت نصیبم شده

چهارساله که وقتی میام پیشت ،میخوام برم

دلمو میزارم و میرم

میرم و با کلی گرفتگی میام تهران

مامان جات اینجا کنار بچه هات،توی خونت خیلی خالیه

چهار ساله که حتی ثانیه به ثانیه بهت فکر میکنم

اونقدر خوب و مهربون بودی که هیچوقت از یادمون نمیری

مامان برامون دعا کن

دوستت دارم

تو بی نظیرترین مامان دنیا بودی

فدای تو

دختر ناسپاست،زهره


[+] نوشته شده توسط زهره در 12:24 | |







عیدت مبارک

عیــــــــــــــــــــــــدت مبـــــــــــــــارکـــــــــــــــــــــــــــــ

چهارمین عید هم بدون تو گذشت

و باز میگویم عیدت مبارک مامانم

چیزی دیگه ای برای گفتن ندارم جز دلتنگی

دوستت دارم مامان مهربون من

بووووووووووووس


[+] نوشته شده توسط زهره در 22:8 | |







روزت مبارک

روزت مبارک فرشته اسمونی من

دلم میخواست برات گل بگیرم

دلم میخواست گل رو با عشق تقدیمت کنم

دلم میخواس بودی و بغلت میکردم و میگفتم

روزت مبـــــــــــــــــــــارکــــــــــــــــــــــــــ

اما افسوس که نیستی

مامان همه پروفایلا شده عکس مادر

شده تبریک برای مادر

چقدر حسرت خوردم امروز که مادری چون تو ندارم

مامان نداشتن تو یعنی نبود همه چیز

تو بهترین مامان بودی برام

چقدردلم تنگ شده برات

چقدر دلم میخواس زنگ میزدم و صدات رو میشنیدم

چقدر دلم واسه نگاهت واسه حرف زدن باهات تنگ شده

روزت مبارک مامان عزیزم

همیشه دوستت دااااااااااارم

 


[+] نوشته شده توسط زهره در 22:22 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد