نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





جای خالی

بازم مثل همیشه برات مینویسم

مینویسم بلکه آروم بشم

بلکه با نوشتن عقده ام خالی شه

اما نه مامان با هیچی آروم نمیشم

مگه این دردی که دارم با نوشتن آرومم میکنه؟

مگه رفتن تو منو آروم میکنه؟

نه مامان من فقط خودتو میخوام

خوده خوده خودتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

دلم برا تنگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شده

خیلی هم تنگ شده

دوباره نزدیک عید شد و بهونه های دخترت شروع شد

مامان تو نبود تو دخترت خیلی چیزا کم داره

خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی چیزا

مامانی کجایی بیای یا هم خونه تکونی کنیم؟

کجایی بگی زهره بیا اینو بزار اینجا،بیا کمکم کن

از تو مونده ی قاب عکس با ی عالمه خاطره که دیوونم میکنه

با ی شناسنامه که روش مهر زده که * فوت شد*

تمام شد

رفتی و منو تنها گذاشتی

رفتی و نگفتی بدون من چیکار میکنی

اما من بهت میگم

من دارم زندگی میکنم اما توی جای جای زندگیم فقط تو رو کم دارم

کاش بودی و وقتی حرف دلم رو بهت میزدم عکس العملت رو هم میدیدم

من فقط میگم و تو فقط گوش میدی

خسته نشدی از بس گفتم و تو هیچی نگفتی؟

خسته نشدی از حرفهای دخترت؟

مامان بیا که این تن خسته دخترت بهت احتیاج داره

درسته که هست کسی که مثل ی مادر بهم محبت میکنه

که مثل ی پدر ی تکیه گاه محکمه برام

و

مثل ی رفیق همراهمه

ولی کاااااااش در کنار همه اینا تو هم بودی،کاش کنارم بودی اونوقت همه چی تکمیل بود

تو هم تو شادیهای زهره شریک بودی

مامانی خیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی  دوسـتـــــــت دااااااااااااااااااااااااااااااااااارم

پیشاپیش عیدت مبارکــــــــــــــــــــــــــ فرشته آسمانی من

بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس

بوسهبوسهبوسهبوسه

 


[+] نوشته شده توسط زهره در 11:16 | |







پیر شدم از رفتنت

آدم پیر می شود وقتی مادرش را صدا میکند و جوابی نمیشنود


[+] نوشته شده توسط زهره در 13:2 | |







دلتنگی

دوباره دلتنگم

دلتنگه صدااااات

دلتنگه نگاهه از سر شوقت

از اینکه نیستی از اینکه ندارمت این روزا خیلی دلتنگم

کااااااش بودی

کاش میشد خدا تو رو دوباره بهم میداد

اون موقع میشدم خاک زیر پایت

مامان خیلی دلم تنگته

این روزا یاد روزایی که تو بیمارستان بودی

از جلوی چشمام نمیره

یاد اون نگاههای حسرت بارت روز اخر تو بیمارستان بهارلو

یاد روزی که رفتی آندوسکوپی من سرشار از استرس بودم

چقدر دلم گرفت اون روز

اما این روزا بیشتر از اون روزا دلم گرفته 

چون دیگه ندارمت 

نزدیک به سه ساله که ندارمت

باورت میشه مامان که سه ساله بدون تو نفس میکشم

که نزدیک به سه ساله دارم بدون تو زندگی میکنم

مامانی تا دنیا دنیااااااست،تا زمانیکه توی خونت هستم

جاااااااات خااااااالیه

نمیدونم این روزا کجا برم باهات حرف بزنم

کاش بودی ،ای کااااااااااااااااااااااش

خیلی دلتنگتم مامانگریه


[+] نوشته شده توسط زهره در 16:31 | |







یلدات مبارک

سلام مامانم

امشب شب یلداست

و‌مثل خیلی شبهای دیگه جای تو‌خالیست

امشب حضورت رو‌کم‌دارم

امشب وجود نازنین تو‌رو‌کم دارم

امشب نیستی تا برامون انار دون کنی

نیستی زنگ بزنی بچه هات رو‌دعوت کنی

که همه کنار هم‌،دور هم باشیم

که مثل ۳سال پیش همه دور هم جمع بشیم

اونم ی همچین شبی

آآآآآآآخ مامانی این سومین شب یلداییه که نیستی

توی خونت هیچ‌کس نیس

اخه تو نبودی که همه رو‌ دعوت کنی

منم که تنها بودم

کنار تو نیستم

اما بوی تو‌رو‌حس میکنم

اخه امدم خونه خاله

امشب تنها نیستم

چون پیشه عزیزای تو‌هستم 

مامانم یلدات مباااااارک

دوستت داااااااااااااارم


[+] نوشته شده توسط زهره در 19:39 | |







هوای تو

 سلام‌مامانی

حالت خوبه؟در چه حالی مامانم؟

میدونی چند وقته حالی ازم نپرسیدی؟

میدونی چقدر دلم هواتو کرده

میدونی چقدر دلم برات تنگ شده ؟

امروز دلم گرفت ،گفتم اگه بیام سرمزارت برگردم دلم میگیره

دلم میگیره از اینکه بدون تو برگردم توی خونت

مامان تو بگو با این جای خالیت با این تنهایی چیکار کنم؟

عید بدون تو‌گذشت،روز مادر بدون تو‌گذشت،روز تولدت،حتی

روز تولد خودم‌نبودی که زنگ بزنی،نبودی میام خونه تبریک بگی .آآآآآآآخ مامانی چقدر این روزای بدون تو بودن این روزای تنهایی بهم سخت میگذره

کاااااش میشد ی بار دیگه ببینمت

راستی میدونی چند وقته به خوابم نیومدی

میدونی چند وقته باهام حرف نزدی!؟

امشب که میخوابم بیا به این دختر تنهات ی سری بزن

بیا ی حالی بپرس،بیا بزار ی دل سیر بغلت کنم،لمست کنم،نوازشت کنم،بوووووست کنم

مامانم خیییییلی دلم هوای مامانه مهربونمو کرده

مامان به خدا بگو این گریه ها و ناله ها رو پای ناشکری نزاره

آخه دلم واسه مامانم تنگ شده

آخه درست توی لحظه هایی که بهت نیاز داشتم رفتی

ابن روزا و این شبها بدون تو خیلی سخت میگذره

روزگار بدجور نبودنت رو به روخم میکشه

مامان جووووونم من دیگه میرم بخوابم

منتظرم که بیای به خوابم

دلخوشم به همین خوابها بلکه شبی خواب تو‌رو‌ببینم

شبت بخیر فرشته آسمونی من 

 


[+] نوشته شده توسط زهره در 22:44 | |







حرفهای دوباره

سلام مامان

بازم مثل همیشه واست کلی حرف دارم

کلی دلتنگی،دل گرفتگی

بازم مثل همیشه همون حرفهای تکراری

اینکه دلتنگتم

اینکه جات خالیه

اینکه دلم هواتو‌کرده اونم بدجور

فقط میگم‌ و‌مینویسم

اما آروم نمیشم

با وجودی که دوسال وهشت ماهه رفتی

هنوز داغم از رفتنت

هنوز گنگم

هنوز‌ یاد نگرفتم عادت کنم به نبودنت

مامان فقط برام دعا کن

برای زهره ات که تنهاس 

فقط دعا کن

مامانی خیلی به دعات نیاز دارم.

دعااااااای تو همیشه پشت سرمون باشه ان شاااااالله

دوستت داااااارم مامان مهربووووووونم


[+] نوشته شده توسط زهره در 20:4 | |







تولدت مبارک

 دیروز روز تولد عزیزترین عزیزم بود

روز تولد فرشته آسمونیم

روز تولدت بهترین مامان دنیاااااا

مامانی امسال هم مثل دو سال قبل به جای کادو

برات خیرات دادم

امسالم نبودی تا برات چیزی رو‌که دوست داشتم بخرم

حضور تو رو‌کم داشتم

حضور تو رو‌ توی تک تک‌لحظه های زندگیم کم دارم

دیروز روز تولد تو‌دلم گرفت

اخه نبودی از سرکارم‌زنگ‌بزنم بهت تبریک بگم

نمیدونی چقدر دلم گرفت از نبودنت اونم نبودنت توی روز تولدت

مامانی نمیدونی چه حسرت بزرگیه نداشتنه مادر

اونم مامانی چون تو که دنیایی از محبت و‌گذشت بود

مامانی کاش بودی و‌مرحم زخمهای دل من میشدی

کاش بودی و روز تولدت رو‌در کنار تو‌جشن میگرفتیم

مامانی مامان جونم دیروز خیلی از نبودنت دلم گرفت خییییلی

کاش کنارم بودی.کاااااااااااااش

مامانی جاااااات خالیه

تولدت مبااااااارک فرشته آسمونی من

دوستت دااااااااااااااارم


[+] نوشته شده توسط زهره در 20:31 | |







سلام مامان

سلام مامانى حالت چطوره؟ خوبى مامانم

ديگه قلبت درد نميگيره؟ ديگه معده ات اذيت نميشه؟

ديگه قلبت طپشش زياد نيس؟

ديگه كتف چپت تير نميكشه؟

الان يعنى در چه حالي؟ چيكارا ميكنى؟

ديگه نگران من و تنهاييم نيستى؟

عادلانه نيس تو رفته باشي و من مونده باشم و تنهااااييهام

ديگه از اين تنهاااااايي ميترسم تنهااااايى حالمو خراااااب كرده

خونمون بدون تو خيلى سرده.همه جاى خونه خاطرات توئه

دلخوشيم شده عكست

مامان تو بگو تا كي با عكست حرف بزنم

تا كى به عكست خيره بشم

مامان تو بگو من رفتنت رو چطور باور كنم؟؟؟؟؟

ى موقع هايي بهونه ات رو ميگيرم و دلم هواتو ميكنه

مثل همين دو روز پيش كه٥ش بود رفتم بهشت زهرا گفتم برم

سرخاك دايى خودمو خالى كنم كه نشد به جاش رفتم شهدا اونجا ي نوحه گذاشته بودن كه در وصف مادر ميخوند

ديدي مامان ضبطش كردم حالا همش گوش ميدم وگريه ميكنم

آخه ميدونى مامان حرفهاى دل منو زده بود.ميدونم با گريه هام اذيت ميشى اما چيكار كنم كه آرووووم نميگيرم

رفتن تو جيگرمو سوزوند اين زندگى اين دنيا رو بدون تو نميخواااااام و برامومعنى نداره.

تو بگو با رفتن تو چطور كنار بيام؟؟؟ بگو چطور باور كنم؟

مامان خيلى داااااااااااااغوووووووونم


[+] نوشته شده توسط زهره در 16:20 | |







ديدار

سلاااااام مامانم و بهترينم

مامانى دلم برات ى زره شده

نميدونى چقدررررررر دلتنگتم

قراره ٢ روز ديگه بيام سر مزارت

نميدونى چقدر حرف دارم 

چقدر ميخوام باهات درد دل كنم

ميخواااام اتفاقايى كه تو اين مدت افتاد رو بهت بگم

هر چند كه ميدونم ميدوني اما باز ميگم

آخه دوست داااااااارم فقط باهات حرف بزنم

كاش ميشد تو هم چيزى ميگفتى كاااااااش

منتظرم زود اين دو روز بگذره تا بيام نزديكت 

هر موقع ميام ده انگار خيلى نزديكمى

چون ديگه دلتنگى نميكنم

و آرامش عجيبى دارم اونجا

هر موقع و هر ساعت دلم بگيره ميام بهت سرميزنم

اما وقتى موقع خداحافظى ميشه دلم بدجووووور ميگيره

دوباره ميرم بدون تو

دوباره ميرم و دلم رو ميزارم

نميدونى چقدر سخت ميگذره بهم موقع رفتن

مامانى ،مامان گلم،بهترينم

زهره بدون تو تنهااااااااي تنهاااااااااست

دوستت دااااااااااااااارم فرشته آسمونى من


[+] نوشته شده توسط زهره در 8:20 | |







خسته ام

سلام مامانم

سلام گلم عزيزم،بهترينم

مامانم دلم برااااات تنگ شده

مامانم دلم برااااات يه زره شده

مامانم خسته شدم از نبودنت

مامان ديگه بدون تو ديگه نميتونم

ديگه خسته شدم

ديگه داغون داغونم

مامان چقدر ديگه بايد نبودنت رو تحمل كنم

آخه من ديگه تحمل ندارم

امروز به همكارم گفتم باوجودي كه تو ٢

ساله رفتي اما هنوزم داغم از رفتنت هيچوقت هم سرد نميشم

ميگن خاك سرده ولى به خدا براى ما سرد نيس

داغ از دست دادن تو برام كم نبود

رفتن تو جيگرمو اتيش زد

هيچكس.هيچكس نميتونه بفهمه چقدر عذاب ميكشم از نبودنت

ماماااااااااااااان زهره ت ديگه خسته شده

زهره ت ديگه داغونه داغون شده

دلم ميخواد برم يه جايى كه فقط من باشم و خدام

بگم خدااااااااااياااا مامانم ميخواااام بگم خسته شدم از نبودت

خسته ،خسته

 


[+] نوشته شده توسط زهره در 19:29 | |



صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد