نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





دلتنگی

خدایاااااااااااااااااااااااااااااا

 

به مامانم بگو دلم براش

خيلى خيلى خيلى

تنگ شده

 


[+] نوشته شده توسط زهره در 16:22 | |







دومين سالگرد

دو ساله که روزگار نبودنت را به روخم  میکشه

دو سال گذشت

دو سال از پرواز آسمانيت گذشت

دوساله كه ندارمت 

دوساله كه نديدمت و صداي دلنشينت را نشنيدم

دوساله كه فيلمي كه ازت دارم رو ميبينم و صدات رو گوش ميدم

دوسالي كه تو حرف  دو سال بود

اما براي من چندين سال گذشت

تو اين دو سال خيلي اتفاقها افتاد

مهناز و محمدرضا  يه نفر به جمعشون اضافه شد

مهناز حضور تو مادر مهربونم رو كم داشت اون روزى كه مادر شد

دستهاي نوازشگر تو را كم داشت و اون نوزاد آغوش گرم و نگاه خندان تو رو كم.داشت

ميبيني مامان حتى هانا هم حضور تو رو كم داشت

هنوزم كه هنوزه وقتى ميرم خونه دلم ميگيره 

هنوز انگار منتظرم وقتى ميام خونه تو رو تو خونت ببينم

چقدر روزهاى خوب با تو بودن زود تموم شد و من دختر ناسپاست قدر تو مادر را ندانستم

 دو تا بهار گذشت بدون تو ،و سه تا روز مادر گذشت بدون تو

سهم تو از كادوى روز مادر و عيدى شده خيرات ،شده يه گلدون 

حق تو اين نبود .حق تو اين نبود كه انقدر زود برى به خواب ابدى

و من رو با تنهاييهايم تنها بزارى

خیلی زود تنهام گذاشتی

دوساله که حرفهام را میام سر مزارت میزنم

دوساله عیدو روز مادر میام سر مزارت اونم با خیرات با گل

مامان خسته شدم از نبودنت

خسته شدم جای خالیت رو دیدن و دم نزدنگریه

خسته شدم از بس تو تنهاییم باعکست حرف زدم و گریه کردمگریه

کاش ای کاش همه اینها کابوس بود

کاش رفتنت برگشتی هم داشت

نمیدونم چند تا از این سالها باید بگذره تا بدون تو سرکنم

کاش میشد من را هم با خودت ببری منم بیام آروم کنارت بخوابم

دوست دااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارم مامانم و عزیزترینم

روحت شاد مامان گلم

 

 


[+] نوشته شده توسط زهره در 6:47 | |







جاي خالي

بازم جاي خاليت مثل هميشه احساس ميشه

دومين عيدي هم داره نز يك ميشه

بازم نيستي تا با هم خونه تكونى كنيم

نيستى تا مثل سالها با هم سال  رو تحويل كنيم

دوباره نبودنت داره آتيش به جونم ميزنه

آخ ماماني دلم برات يه زره شده 

آخ كه دلم بد جورى هواى مامان مهربونم رو كرده

جات خيلى خيلى خاليه و جاى خالى تو مامان خوبم  

روهيچ كس نميتونه  بگيره آخه مامان من فقط يه دونه بود

بهترين بودى مامانى،عزيزترين عزيز بودى مامانى

يه دنيا دوست داااااااااااااااااااااااااااارم

 

 


[+] نوشته شده توسط زهره در 19:46 | |







تولدت مبارك

بازم.مثل هميشه ميخوام برات بنويسم.

از دلتنگيها،از نبودت.اونم نبودت تو يه همچين روزى

روز تولدت

نيستى تا بهت تبريك بگم.،نيستى تا كادويى رو كه دوست داري برات بخرم

هنوز نبودت برام عادت نشه

هنوز نبودت آزارم ميده

هنوز تو يه همچين روزى دلم.ميگيره

اين دومين سال تولدته كه خودت حضور ندارى

حتي تو يه همچين روزي نميتونم بيام سر مزارت

جااااااااات خاليه بهترينم

تووووووولدت مبارك.فرشته آسموني من.

دوست داااااارم


[+] نوشته شده توسط زهره در 23:58 | |







خداحافظ مامان

سلام مامانم بازم سلام بی جواب!!!!!!!! داریم فردا میریم مشهد اما بدون تو بدون اینکه بتونم بیام سرمزارت و ازت خداحافظی کنیم. مامان داریم میریم با یادبودت گفتیم تو که نمیتونی بیای حداقل یه یادبودی ازت بزاریم واااااااااااااااااااااااای مامان دلم واست یه زره شده مامان من با این دلتنگی چیکارکنم؟ مامان کاش میشد برگردی تحمل این شرایط را دیگه ندارم تحمل خونه سوت و کورت را ندارم دیگه تحمل دیدن چای خالیت رو ندارم مامان نیستی ببوسمت نیستی از زیر قرآن ردمون کنی بگید برید به سلامت همه جا و در همه حال جای تو مامان خوب و مهربانم خالیه میریم از طرف تو هم زیارت میکنم میریم عقده هامونو اونجا پیش امام رضا خالی میکنیم میاییم من سلامتی و خوب شدن تو رو از امام رضا هم خواستم برم گله کنم بگم اخه چرااااااااااااااااااااااااااااااااا چرا مامان من آخه حقش نبود انقدر زود بری خداحافظ مامان عزیزم خداحافظ فرشته آسمونی من

[+] نوشته شده توسط زهره در 18:59 | |







دلتنگتم ماماني

سلام مامانم

سلام بهترينم

عزيزم؛گلم

فردا ولادت امام رضاست

امام رضايى كه هميشه دوست داشتى برى به پابوسش

بار آخريى كه رفتى روز ولادتش بود

روز ولادتش اونجا بودى

رفتى اونقدر اونجا بهت حال داد كه آمدى قول دادى ديگه

هر سال يه همچين روزى باهم اونجا باشيم

اما اون سال شد آخرين زيارتت با امام رضا

حالا امشب دلم گرفته حرم آقا رو مى بينم يادت مى افتم

ياد قولى كه بهمون دادى اما خدا نخواست كه تو مادر مهربونم

سر قولت وايسى و با دخترات برى پابوسش

يه همچين روزى بيشتر دلم برات تنگ ميشه

بيشتر دلم هواتو ميكنه

نيستى كه بياى بريم پابوس آقا

حالا ما مونديم و يه دنيا تنهايى

حالا ما مونديم و يه دنيا حسرت

حسرت نداشتن عزيزمون تا عمر داريم همراهمونه

مامانى دلم برات يه دنيا تنگ شده

تو رفتى و من و تنها گذاشتى

تنهاى تنهام بدون تو

 


[+] نوشته شده توسط زهره در 22:54 | |







دیدار با نوه

سلام مامانم سلام بهترین من

مامان جونم نوه ت رو دیدی ؟!دیدی آمد دیدنت؟!

دیدی چقدر ماه بود و شیرین

اما چقدر سخت بود اون لحظه، لحظه ای که مادر و دختر آمدن دیدنت 

آمدن که نوه ات را ببینی سخت بود خیلی سخت نبودی که اسفند براش دود کنی

لمسش کنی بغل کنی ،ببوسیش

هانای عزیزت آمد دیدن مادر بزرگش ،مادر بزرگی که فقط براش اسمش مونده

این روزا بدون تو خیلی سخت میگذره،این روزا که  نبود تو بیشتر از روزهای دیگه احساس میشه 

برامون خیلی سخته ،سخته نبودت،سخته نداشتنت 

مامان هنوز نتونستم نبودت رو باور کنم 

هنوزم بدون تو تنهام

من تا عمر دارم بدون تو تنهای تنهااااااااااااااااااااااااااااایم.

گریهگریهگریهگریهگریهگریه


[+] نوشته شده توسط زهره در 21:9 | |







روزت مبارک

بازم آه و بازم حسرت

بازم غم نداشتن تو

بازم حسرت نداشتن تو

آخه امروز روز بهترین هاست 

امروز روز توست؛روز مادره

فرشته آسمونی من

 مامانم روزت مبارکـــــــــــــــــــــــــــبوسه

امروز دلم آتش گرفت از نبودنت و دوباره جای خالیت رو حس کردم

میدونم جای تو خوبه

و فرشته های آسمون امروز رو برات جشن میگیرند

نبودن تو 

فقط نبودن نیست

نبودن خیلی چیزهاست

کاش فقط امروز نگاهت رو داشتم

این دومین سالیه که روز مادر کنارمون نیستی

جات خیییییییلی خالیییییه مامان جونـــــــــــــــــــــــــــم

خدایا کاش فقط یک بار دیگر آغوشش را داشتم


[+] نوشته شده توسط زهره در 20:16 | |







اولين سالگرد

يكسال گذشت

يكسال از عروج آسمانيت گذشت

يكساله كه سيماى مهربانت رو نديدم

يكساله كه چشماى قشنگت رو نديدم

يكساله كه خنده هاى از سر شوقت رو نديدم

يكساله كه صدا گرمت رو نشنيدم

يكساله كه.......

يكسالى كه فقط گذشت

رفتى همه چيز رو باخودت بردى

يادمه هرموقع ميخواستى بري ده ميگفتى بدون تو نميرم

ميگفتى دلم نمياد تنهات بزارم ميگفتى نگرانتم

حالا يكساله كه بدون من رفتى ده

يكساله كه نگرانيهايت رو گذاشتى و رفتى

نگفتى زهره بدون تو چيكار ميكنه

چجورى دلت آمد تنهام بزارى؟

كاش ميمردم و روزاى بدون تو بودن رو نمى ديدم

بدون تو دنيا برام جهنمه

كاش هيچوقت تنهام نميذاشتى مامان

 هيچوقت


[+] نوشته شده توسط زهره در 21:28 | |







اولين عيد بدون تو

نزديك عيده اما اصلا حال و هواي عيد رو ندارم

مثل هر سال تو فكر چيدن سفره هفت سين نيستم 

آخه ديگه مگه عيدي هم دارم بدون تو عيد كه هيچ زندگي هم ندارم

امسال عيدمون سياهه

مامان ديگه بدون تو همه ي روزام سياهه

چقدر سخته كه نيستي وقتي به ته ش فكرميكنم

ميبينم ديگه نه ميبينمت نه صداتو ميشنوم ديوونه ميشم

همه ميگن حيف بود رفتي  همه ميگن زود بود رفتنت

اما نميدونم چرا خدا نخواست كه بموني.چرا خدا صدامونو نشنيد

كاش هيچوقت؛هيچوقت تنهام نميذاشتي

نميدونم تا كي بدون تو سكوت اين خونه رو تحمل كنم

خيلي سخته به جاي خودت با عكست حرف زدن

مامانم منتظرم زودتر اين ٢هفته بگذره تا بيام پيشت بيام باهات درد دل كنم

لحظه شماري ميكنم تا زودتر ٢٨ اسفند بشه بيام 

مواظب خودت باش بهترينمبوسه


[+] نوشته شده توسط زهره در 21:27 | |



صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 9 صفحه بعد